سخنان مهندس دژاکام در خصوص دستور جلسه (( وظایف راهنما و رهجو))
جلسه ششم، از دوره شصت و هشتم سری کارگاههای آموزشی کنگره 60 ویژه مسافران و همسفران سفر دوم، با استادی و نگهبانی مهندس و دبیری مسافر مهدی ، با دستور جلسه وظایف راهنما و رهجو در تاریخ 98/11/23، راس ساعت 9 آغاز به کار نمود.
سخنان استاد ؛
امیدوارم حال همه شما خوب باشد، حال من هم بحمدلله خوب است.
دستور جلسه امروز وظایف راهنما و رهجو است.
حساسترین و مهمترین مسئله، راهنما ورهجو است. همان قضیه زوج و فرد است. باید افراد و تمام موجودات با یکی وصل بشوند، تا آنکه دانش و علم را تخصصی یاد بگیرند. معلم به ما سواد را آموزش میدهد، همه چیز به این صورت است، پرورش و انتقال از یک مرحله به مرحله دیگر است. مهم این است که راهنما که به شاگرد درس میدهد، خودش درست باشد.
شما وقتی میخواهید پولی به کسی بدهید، باید این را پول در جیبتان داشته باشید. شما هرچه میخواهید بدهید، باید مالک آن باشید. مانمیتوانیم محبت را به یک نفر آموزش بدهیم، ولی خودمان محبت نداشته باشیم. نمیتوانیم گذشت را آموزش بدهیم، ولی خودمان گذشت نداشته باشیم.
با آنکه ما آزمون و امتحان میگیریم، شاگردان به راهنمایشان میروند. برای همین هر اتفاقی در کنگره بیفتد، من مقصر را راهنما میدانم. یکی خطا میکند، من میگویم راهنمایش چه کسی بود؟! راهنما برای ما خیلی اهمیت دارد، برای همین راهنما را از فیلتر شدیدی گذراندیم. 4هزارنفر آزمون دادند و حدود 1000نفر در آزمون قبول شدند. به اینها خوب آموزش دادیم و...
ادامه مطلب را مطالعه فرمائید.
سختگیری کردیم، اینها خیلی مسائل را آموزش دیدند. ما مثل یک آکادمیآزاد هستیم. یک راهنمای کنگره 60، از یک متخصص درمان اعتیاد، بیشتر میداند. این کار بزرگی است که یک نفر در کنگره 60، تعداد 20 ، 30 ، 50 نفر را به رهایی میرساند.
مهم ترین مسئله این است که اگر این کار را انجام داد و 100نفر را به رهایی رساند، مغرور نشود. اگر یک نفر از جایگاهی که دارد سوء استفاده کند، زمان سقوطش فرا میرسد. درختان ، وقتی بارشان سنگین میشود، شاخههایشان خم میشود.
اگر ما یک جایی موفق هستیم و از ما به نیکی یاد میکنند، باید باعث پیشرفت ما شود، نه باعث پس رفت ما. راهنما باید از شاگردش تکلیف بخواهد، باید دلسوزش باشد، باید عاشق رهایی شاگردش باشد، با شاگردش نباید شوخی کند. باید به موقع شاگردش را تنبیه کند، ولی نباید به او توهین کند. راهنما میتواند عصبانی شود، ولی توهین نمیتواند بکند.
تولید ما در کنگره، بر اثر عملکرد صحیح و خوب راهنماهاست. افراد ذره ذره تغییر میکنند و آموزش میبینند و جهان بینی آنها باید ذره ذره تغییر کند. در کنگره یاد گرفته ایم که در مسائل درمان ، مقام پایین از مقام بالا اطاعت کند. راهنما نباید در مسائل طلاق، حقوقی و ... دخالت کند. باید اطلاعات و آگاهی بدهیم. ما با چشم بسته حرکت نمیکنیم. اعتیاد برای ما یک بیماری پیش رونده، مرموز و لاعلاج نیست. برای ما اعتیاد یک بیماری کاملاً شناخته شده است. در کنگره اشخاص برای درمان خماری نمیکشند، در کنگره اوردوز و مرگ نداشتیم و اگر بود به ندرت داشتیم، چون اشخاص آموزش میبینند.
راهنما باید تکلیفها را از شاگردانش بخواهد. برای تازه واردین هفت سی دی (وادی اول تا هفتم) تکلیف کرده بودیم. 5 سی دی را هم من اضافه کردم که حتماً باید تازه واردین از روی آنها بنویسند. 1ـ جهان بینی 1 و 2 2ـ سی دی منیت 3 ـ سی دی قضاوت 4ـ سی دی ایمان 5ـ سی دی لنگر کشتی را بکشید.
وظیفه رهجو، این است که اول به موقع سر کلاس حاضر شود. رهجو را چه کسی باید آماده کند؟ گروه تازه واردین. همه چیز ما در این سه جلسه تازه واردین خلاصه میشود. باید آنقدر خوب باشد و جذابیت داشته باشد که شخص بیاید. باید به خوبی همه چیز را به او تفهیم کنند. اصلاً نمیخواهید بگویید که کنگره رایگان است، بگویید پول دارو را میدهی و اینجا هم میآیی.
کار جدید در قسمت تازه واردین توسط آقای علی اشکذری، این است که راهنمای تازه واردین، در جلسه اول ، دوم و سوم توسط یک نفر انجام میشود. در اینجا، راهنمای تازه واردین باید آموزشهای لازم را به تازه وارد بدهد. باید به تازه وارد بگویید که وقتی رفتی داخل لژیون هرچیزی که راهنما گفت، بگو چشم. اصلاً فکر نکن که تو تحصیلات بالاتری داری، اصلاً فکر نکن که سن و سال تو بیشتر است، هرچیزی که راهنما به تو گفت باید گوش کنی و تحصیلات و سن و سال اصلاً اینجا مهم نیست.
اگر راهنما نتواند، ظاهر شاگردش را درست کند، باطن او را هم نخواهد توانست درست کند. اگر رهجو خط راهنما را نمیخواند، وای به حال راهنما. وقتی راهنما نمیتواند پیراهن رهجو راعوض کند، چطور میتواند اخلاق رهجو را عوض کند. راهنمایی که نتواند کفش رهجو را از او بگیرد، چطور میتواند مواد و هروئین را از او بگیرد!
اگر ما شاگرد خوب پرورش ندهیم و خوب تفهیم نکنیم، دچار مشکل میشویم. راهنما وقتی شاگردش به یک مرحلهای رسید، دیگر راهنمایش نیست. اگر شاگرد شما مرزبان شد، دیگر شما راهنمای او نیستید.
دیروز ما در شورای دیده بانان، شعبه حسنانی را تا اطلاع ثانوی تعطیل کردیم. فقط بچهها هفتهای یک بار برای دریافت نامهها میروند. گروه خانواده شعبه حسنانی دایر است. در صورتی که شعبه حسنانی خیلی خوب شده بود، عملکرد لژیون سردار و گلریزان شعبه حسنانی خیلی خوب بود. اینها تقصیر چه کسی است؟ این موضوع تقصیر راهنمای مرزبانان است.
ما برای چه کنگره را دوست داریم؟ چرا اگر به ما بگویند که از کنگره برو بیرون، بسیار ناراحت میشویم و حتی گریه میکنیم؟ بخاطر اینکه در کنگره ما آسایش و آرامش داریم. در کره زمین یک جایی است که ما درگیری و حال گیری و جواب دادن و توهین و دعوا نداریم. چرا گفتیم با یکدیگر تجارت و کاسبی نکنید؟ چون یک جایی داشته باشیم که در آن راحت باشیم.
در بهشتهای برین شما هیچ سخن لغو و بیهودهای نمیشنوید. پس ما به کنگره میآئیم بخاطر همین آرامش است. پس ما در یک محیط دوست داشتنی و با محبت و آرام و به احترام متقابل ، میتوانیم به کار هم ادامه بدهیم.
من دیگر صحبتی ندارم و این را بدانید، اگر به کسی مسئولیت میدهی، باید به او قدرت هم بدهی. مسئولیت بدون قدرت مفهومیندارد. راهنما مسئولیت دارد و میتواند شاگردش را تحویل مرزبانان بدهد و بگوید نمیخواهد.
بعضیها گرفتار دیسک هستند. علت این است که دو ماهیچه پشت کمر است که ستون فقرات را نگه داشته است. عوامل دیسک این است که این ماهیچهها تعدیل میشود. ماهیچهها بر اثر کمبود پتاسیم شل میشوند، چون ما در DSAP پتاسیم خوبی داشتند، چند نفر به ما گزارش دادند که عضلات پشت ستون فقراتشان قوی شده و مشکلات دیسک آنها برطرف شده است. پتاسیم باعث میشود که عضلات سفت شوند و پوست شل نشود. اگر بچهها دیسک دارند، از شربت دیسپ استفاده کنند و نتیجه را به من اطلاع بدهند.
از اینکه به صحبتهای من گوش کردید ، از همه شما سپاسگزارم .