loading...

وبلاگ نمایندگی نیک آباد

Content extracted from http://nikabadc60.mihanblog.com/rss.aspx?1739196625

بازدید : 1979
سه شنبه 29 ارديبهشت 1399 زمان : 23:24
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

وبلاگ نمایندگی نیک آباد

به نام قدرت مطلق الله

خلاصه‌ای از سی دیاستحکام پایه‌های علمی‌و مالی

به قلم همسفر نجمه (لژیون اول)

در استحکام پایه‌های علمی‌و مالی کنگره من چه کرده ام ؟

تک تک ما در سازندگی کنگره ۶۰ نقش داریم . این افرادی که بالای هزار نفر در کنگره کار می‌کنند، هیچ کدام حقوق و دستمزدی دریافت نمی‌کنند، برای چه خدمات را انجام می‌دهند ، برای اینکه بگویند: یک روزی به ما کمک شد و ما به درمان رسیدیم حالا ما کمک می‌کنیم تا دیگران به درمان برسند.

ابتدا آقای مهندس در مورد استحکام پایه‌های علمی‌و مالی کنگره ۶۰ گفتند :‌تک تک ما در سازندگی کنگره ۶۰ نقش داریم . این افرادی که بالای هزار نفر در کنگره کار می‌کنند، هیچ کدام حقوق و دستمزدی دریافت نمی‌کنند، برای چه خدمات را انجام می‌دهند ، برای اینکه بگویند: یک روزی به ما کمک شد و ما به درمان رسیدیم حالا ما کمک می‌کنیم تا دیگران به درمان برسند.

دقیقا پیام اینکه دیگران کاشتند و ما خوردیم ما می‌کاریم، دیگران بخورند، بنا بر این همه باید به این سیستم کمک کنیم، حالا یا با درم یا با کرم یا باقلم ،یا با خدمت در هر قسمتی که وجود دارد.

کنگره همین جوری آغاز نشد، قبل از آن کتابش نوشته شد، در کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر آمده که اعتیاد کاملا قابل درمان است . مرحله بعدی که هنوز کنگره شروع به کار نکرده بود و هسته اولیه به وجود نیامده بود ، اولین مقاله علمی‌، دید گاه نسبت به مواد مخدر تحت عنوان صورت مسئله اعتیاد دراولین کنگره سراسری سیستان و بلوچستان رشته دانشگاه پزشکی تحت عنوان اعتیاد ودرمان آن جا مقاله ارائه و پذیرفته شد وبرای سخنرانی به آن جا رفتم . بعد وادی‌ها نوشته شد تا وادی ششم وقوانین داخلی مطرح شد یعنی سیستم اتوماتیک چه کار باید بکند وچکار نباید بکند . کتاب ۶۰درجه زیر صفر زمانی نوشته شد که هنوز کنگره ۶۰ تشکیل نشده بود ، تمام مسائل که باید کنگره ۶۰ اجرا کند و پیش بینی کرده که چه کار باید بکند و چه کار نباید بکند، همه رادر کتاب ۶۰ درجه زیر صفر شما می‌توانید ، بخوانید، پس از نظر علمی‌پایه‌ها بسیار مستحکم شد. از جهت دیگری قبل از اینکه کنگره را طراحی کنم ، به گروه‌های دیگری که فقط یک گروه بود گروه خود درمانی یا خود یاری یا مردمی‌بود ، رفتم از آن جا خیلی چیز‌ها یاد گرفتم ، آن‌هایی که خوب بود استفاده کردم ، آن‌هایی که بد بود، استفاده نکردم .

یک چیزی که آن جا یاد گرفتم یک تفکری بود یا یک نهضتی بود ، که ضد پزشک بود . در آن زمان تحت تأثیر آن‌ها نوشتم که نه هیچ روان پزشک وپزشکی را قبول نداریم ،چون نتوانستند هیچ کمکی به ما بکنند. این تفکر واندیشه ، در کنگره ۶۰ چهار ، ‌پنج سالی بودو بچه‌ها که مشارکت می‌کردند انتقاد می‌کردند و کلا نهضت ضد پزشک بود ، که من آمدم و گفتم ما داریم راه وحرکت اشتباهی را انجام می‌دهیم .ما اگر بخواهیم پایه‌های علمی‌را مستحکم کنیم، شدیدا به پزشکان و اساتید دانشگاه و به علم آن‌ها نیاز داریم، ممکن است که ما تجربه در اعتیاد داشته باشیم‌ ولی منکرعلم هم نمی‌توانیم بشویم. من گفتم کسی حق ندارد ، این گونه فکر کند .ما باید به تمام سیستم پزشکی و علمی‌دست بدهیم و باید کمک همدیگر باشیم ،چون ما باید به جای اینکه دشمن تراشی کنیم ، باید دوست پیداکنیم . بار‌ها گفته ام که انسان‌هایی فکور و فهمیده و آگاه هستند که دشمنان را تبدیل به دوست می‌کنند. انسان‌هایی که دوست را تبدیل به دشمن می‌کنند ، انسان‌های جاهلی هستند .

این تفکر واندیشه برداشته شد ، وقتی که برداشته شد، ما موفقیت‌های زیادی بدست آوردیم .دانشجو‌ها برای تحقیق آمدند، اساتید دانشگاه برای سخنرانی آمدند و بعد روش درمان واطلاعات ما را دیدند ، در کار‌هایشان دخالت دادند و کار تا آن جا پیش رفت که مرکز ملی مطالعات علمی‌اعتیاد به من گفت تو بیا چون تجربه زیادی در تریاک داری روی شربت تریاک کار کن که نتایج بسیار درخشانی داشت .این در پرتو این دوستی وارتباطات بود . از همین جا مقاله نویسی و ارتباط با کشور‌های پیشرفته وکشور‌های اروپایی ، کشور امریکا از نظر مقاله از نظر اطلاعات به طوری که تمام مقالات ما و کتاب‌ها به زبان انگلیسی در سایت‌های بزرگ اروپایی است .برای این که به طرف علمی‌کشیده شویم اسم شعبه را گذاشتیم شعبه آکادمی‌تا بدانیم که باید یک روز آکادمی‌بزرگی را به کمک شما و کمک پزشکان و متخصصان و دانشگاه‌ها به وجود بیاوریم.حتما این کار را خواهیم کرد به کمک پروردگار بزرگ ، پس از نظر علمی‌سعی کردیم حرکت کنیم. در حال حاضر روز به روز وضع برای درمان اعتیاد بازتر شده و کلینیک‌ها آمدند، سیستم پزشکی و همه‌ی آن حرکت‌ها انجام شد، تا به این نقطه رسیدیم. باز در جهت علمی‌سایت کنگره ۶۰ است که بین سه تا چهار هزار نفر در روز بازدید کننده دارد . در کنگره کسی می‌تواند راهنما شود که یکسال از رهاییش بگذرد وامتحان دهد، از نظر فنی و جهان بینی واز نظر رفتار وکردار واز همه جهت خوب باشد ، آن موقع اجازه دارد به دیگران راهنمایی بدهد . همین طوری نمی‌تواند، پس سیستم آموزشی گذاشته شد ، از نظرپایه علمی‌،باید حتما آزمون فنی و جهان بینی بدهند تازه می‌شوند کمک راهنما، و برای اینکه راهنما شوند و شال آبی بگیرند، باید سه تا از شاگرد‌ها به رهایی برسند ویک آغاز نامه بنویسند، پس از نظر علمی‌و آموزشی ، تمام با دقت همه کمک کردند.

در مورد پایه‌های مالی کنگره از روز اول یک چیز مد نظرم بود وآن این بود که باید روی پای خودمان بایستیم وبه هیچ کس نیاز‌ی نداشته باشیم وکمک هیچ کس را نپذیرفتیم. در کنگره ، کمک گرفتن غیر از اعضای کنگره ممنوع بود. خیلی از سازمان‌های داخلی می‌خواستند کمک کنند ، من موافقت نکردم. تازمانی که انتظار کمک از دیگران داشته باشیم ، هیچ وقت به هیچ جا نمی‌رسیم. هر چه بخواهم بچه‌های کنگره ۶۰ می‌دهند ، با کمک‌های آن‌ها ساختمان ساختیم .پس روی پای خودمان ایستادیم و این قانون در مورد تک تک ما صادق است . هر کدام از ما باید پایه‌های مالی خود را مستحکم کند از راه درست وصراط مستقیم. اگر به خودمان متکی باشیم، در ما انرژی و نیرو‌هایی است که مثل آتشفشان در ما ذخیره شده وفقط باید بخواهیم و در جهتش حرکت کنیم ، در این مدت یکبار نشد که کنگره بی پول باشد ، یکبار نشد جنس قرضی ویا قسطی ویا نسیه بخریم ، همه در این قضیه کمک کردیم وپایه‌های مالی کنگره را محکم کردیم.

نگارش و تایپ: همسفر نجمه

بازدید : 2175
يکشنبه 13 ارديبهشت 1399 زمان : 18:23
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

وبلاگ نمایندگی نیک آباد

به نام آفریننده هستی بخش

برداشت از سی دیکج (آقای امین دژاکام)

به قلم همسفر نجمه (لژیون اول)

وبلاگ نمایندگی نیک آباد

آقای امین در سی دیکج به وادی هفتم اشاره کردند که می‌گوید : رمز و راز حقیقت در دو چیز است : یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می‌شود .وادی‌هایی که ما در کنگره یاد می‌گیریم در واقع قوانینی هستند که به واسطه فرا گرفتن آن‌ها شرایطی برای انسان فراهم می‌شود ،که بتواند از عمق ظلمات خارج شود.

اگر هر کدام از این قوانین را انسان یاد نگیرد، خارج شدن و تغییر پیدا کردن و تبدیل شدن به یک موجود دیگر، عملا غیر ممکن می‌شود، مثل وادی سوم، خیلی وقت‌ها با مشکلات زیادی همراه است .

علم جدا از حقیقت نیست و علم آن قوانین تغییر و تبدیل وترخیص است که در کل هستی جاری است. بنابراین می‌توان این برداشت را کرد که اگر انسان بخواهد تغییر کند، باید علم را یاد بگیرد و برای اینکه علم را یاد بگیرد، بایستی حقیقت یک موضوع را درک کند. اگر انسان خیلی معلومات ودانش زیاد داشته باشد ولی از مسیر زندگی خارج وکج شود، با وجود استعداد‌های زیاد و توانایی‌های زیاد قدرت خیلی کمی‌دارد ،پس اگر انسان بخواهد علم را یاد بگیرد و یا حقیقت یک موضوع را درک کند ،حتما بایستی در مسیر راستی و درستی قدم بردارد.

وقتی که انسان علم را یاد گرفت ،وارد مرحله دوم می‌شود وآن رشک و رقابتی است که می‌تواند بین انسان‌ها به وجود بیاید و مسائل را خراب کند.اگر انسان از این دو مرحله عبور کند ، به خیلی از موضوعات وحقایق می‌تواند پی ببرد .

به عنوان مثال در کنگره یا معلم هستیم و آموزش می‌دهیم یا شاگردی می‌کنیم و آموزش می‌بینیم.

جایگاه شاگردی یک سری چیزها را می‌طلبد و جایگاه استادی هم یک سری چیز‌ها را می‌طلبد، هر کدام را بایستی بشناسیم. اگر فرد در جایگاه استادی هست، علاوه بر اینکه به مطالبی که آموزش می‌دهد دقت می‌کند ، هیچ وقت فکرنمی‌کند که به واسطه درسی که به شاگردانش انتقال می‌دهد، می‌تواند در همه مسائل آنها وارد شود. اگر استاد یک جای مطلبی را اشتباه کرد، بایستی آن را اصلاح کند و این احساس اصلاح کردن هیچ وقت نباید از او دور شود و خودش را دانای مطلق بداند .معلم کسی است که چیزی را که می‌داند بتواند خوب انتقال دهد .اگر فرد در جایگاه شاگرد است باید خوبی‌های معلمش را از یاد نبرد، چون ناسپاسی باعث می‌شود که انسان از آموزش‌ها محروم شود ‌.پس اگر در جایگاه شاگرد هستیم باید تعادل را حفظ کنیم تا شرایط برای رشد ما فراهم شود.

زمانی که در کنگره رشد کردم و جایگاهم بالاتر رفت ، اگر منیت به سراغم آمد، آن را تشخیص دهم ودرمان و حلش کنم، پس انسان برای اینکه حقیقت یک موضوع را بفهمد، باید بداند که در چه جایگاهی است و حواسش باشد که آن شرایط را از دست ندهد .اگر انسان در مسیر راستی و درستی نباشد، قدرت فهم مطالب را پیدا نمی‌کند .در کنگره رمز قضیه همان متد دی اس تی است و راز آن همان بیماری‌هایی است که در متد دی اس تی حل می‌شود و به درمان می‌رسد.

پس می‌توان نتیجه گرفت که ما زمانی در زندگی موفق هستیم، که قدم در راه صراط مستقیم بگذاریم .در واقع می‌توان گفت ،کنگره همان صراط مستقیم است ، چون آموزش‌های کنگره بر مبنای راستی و درستی است و ما را به سمت ارزش‌ها می‌برد .از زمانی که به کنگره آمدم ودر مسیر درست قدم برداشتم، مطالب را با قدرت بیشتری می‌فهمم و توانسته ام بسیاری از تاریکی‌های درونم را کنار بگذارم و می‌توانم بگویم به حقیقت که همان آرامش و محبت هست رسیدم .

تعداد صفحات : 4

آمار سایت
  • کل مطالب : 48
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 26
  • بازدید کننده امروز : 24
  • باردید دیروز : 4
  • بازدید کننده دیروز : 5
  • گوگل امروز : 9
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 60
  • بازدید ماه : 705
  • بازدید سال : 1345
  • بازدید کلی : 118721
  • کدهای اختصاصی