loading...

وبلاگ نمایندگی نیک آباد

Content extracted from http://nikabadc60.mihanblog.com/rss.aspx?1739196625

بازدید : 1361
جمعه 1 خرداد 1399 زمان : 2:24
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

وبلاگ نمایندگی نیک آباد

به نام قدرت مطلق الله
در باب دستور جلسه هفتگی
در استحکام پایه‌های مالی و علمی‌کنگره من چه کرده‌ام؟

وبلاگ نمایندگی نیک آباد

واقعاً کمک کردن در راهی که باعث احیا انسان‌ها می‌شود حس و انرژی خیلی خوبی را دارد که تا وارد آن نشویم و این کار را انجام ندهیم نمی‌توانیم آن حس را دریافت کنیم و ما باید سعی کنیم بخشیدن و از خود گذشتن را یاد بگیریم.

دستور جلسه این هفته این سؤال را از تک‌تک ما می‌پرسد که در استحکام پایه‌های مالی و علمی‌کنگره چه کرده‌اید؟ و من به‌عنوان یکی از اعضا این خانواده بزرگ کنگره ۶۰ باید این سؤال را از خودم بپرسم که چه کرده‌ام هم ازنظر مالی و هم ازنظر علمی
من اولین کاری که می‌توانم به‌عنوان رهجو انجام بدهم این هست که رهجوی خوبی باشم و قدر کنگره، آموزش‌ها، راهنما، امکانات و صندلی که در اختیار من قرارگرفته را بدانم و به‌درستی استفاده و حرکت کنم چون برای این امکانات که من دارم استفاده می‌کنم هزینه شده است و افراد بسیار زیادی زحمت می‌کشند تا من به رهایی برسم خوب خدا را شکر که من در کنار مسافرم توانستم سفر بسیار خوب و لذت بخشی را داشته باشیم و به رهایی رسیدیم. در کنگره سبدی به چرخش درمی‌آید تا کسانی که دوست دارند در حد توان خودشان آن را حمایت کنند و من باید به این سبد اهمیت بدهم و مبلغی را از قبل داخل کیف خودم قرار بدهم برای سبد زیرا این هزینه صرف آب، برق، گاز، خرید چای، قند، میز، صندلی، میکروفن و ... می‌شود که خود من دارم از آن‌ها استفاده می‌کنم و من همیشه سعی کردم به این موضوع اهمیت بدهم و یک پاکتی را در منزل قراردادم مخصوص سبد و از قرار دادن پول‌های کثیف و پاره داخل آن خودداری می‌کنم و هر دفعه‌ای که به کنگره می‌آیم از این پاکت پول برای سبد برمی‌دارم و چون به این موضوع اهمیت می‌دهم همیشه این پاکت مبلغی را برای سبد دارد و هیچ‌وقت خالی نمی‌شود. کنگره هزینه‌های بزرگ‌تر را هم دارد مثل اجاره، خرید زمین و ساختن ساختمان و همچنین احداث آکادمی‌که احتیاج به هزینه‌های بزرگ‌تر دارد و من سعی می‌کنم پس‌اندازی برای کمک به زمین داشته باشم و هر دفعه‌ای مبلغی برای کمک به زمین پرداخت کنم. در کنگره سالی یک‌بار جشن گلریزان بر پا می‌شود و مبالغی جمع‌آوری می‌شود تا صرف هزینه‌های بزرگ کنگره شود و افرادی هم با پرداخت شش میلیون تومان عضو لژیون سردار می‌شوند و خدا را شکر می‌کنم که امسال توفیقی نصیب من شد و توانستم عضو لژیون سردار باشم. واقعاً کمک کردن در راهی که باعث احیا انسان‌ها می‌شود حس و انرژی خیلی خوبی را دارد که تا وارد آن نشویم و این کار را انجام ندهیم نمی‌توانیم آن حس را دریافت کنیم و ما باید سعی کنیم بخشیدن و از خود گذشتن را یاد بگیریم. ما با خدمت کردن هم می‌توانیم انرژی و حس خوبی را به دست آوریم و من در سفر اول همیشه می‌شنیدم که انجام خدمت‌ها باعث کسب انرژی می‌شود و شروع کردم از خدمت‌های کوچک تا خدمت‌های بزرگ‌تر و آنچه در توان من هست و ظرفیت آن رادارم انجام بدهم و خدا را شکر که توانستم در جایگاه کمک راهنمایی نیز خدمت کنم و علم کنگره را به دیگران هم انتقال بدهم و یا با خدمت در سایت این اطلاعات و حس خوبی را که دریافت کردم را سعی می‌کنم به نگارش در آورم.
خوب من ازآنجایی‌که این دستور جلسه این سؤال را از من پرسید که در استحکام پایه‌های مالی و علمی‌کنگره من چه کرده‌ام؟ در ابتدا خواستم سؤال را پاسخ بدهم و آنچه به ذهنم رسید را به نگارش درآوردم اما حال این سؤال را من خودم از خودم می‌پرسم که آیا بااین‌وجود من برای کنگره کاری کرده‌ام؟ آیا توانستم ذره‌ای از آن‌همه نعمت را که در کنگره به دست آوردم را جبران کنم؟ آیا این خدمت‌های ناچیز من می‌تواند جبران این‌همه خوبی کند؟ سلامتی، رهایی، زندگی دوباره، آرامش، درمان و... را که من در کنگره به دست آوردم قابل‌مقایسه با خدمت‌های ناچیز من هست؟ وقتی فکرش را می‌کنم که خود آقای مهندس که بنیان گزار کنگره
۶۰ هستند می‌گویند من خودم به کنگره بدهکار هستم پس من در مقابل زحماتی که ایشان می‌کشند صفر هستم.
اگر برگردم و یک نگاهی گذرا بکنم می‌بینم اگر خدمتی می‌کنم بازهم برمی‌گردد به خودم و خودم به حال خوش می‌رسم، اگر ازنظر مالی کمکی می‌کنم دارم بخشش و گذشت را تمرین می‌کنم که قبلاً فاقد آن بودم و اگر بازهم و برای همیشه در این راه قدم بردارم و خدمت کنم این من هستم که به این راه و آموزش‌های آن نیاز دارم تا بتوانم در زندگی درست حرکت کنم و موفق باشم. پس باید خدا را شکر کنم که توفیق قرار گرفتن در این راه، رفتن به کنگره و خدمت کردن را به من عطا کرده است تا بتوانم از این نعمت بهره‌مند شوم و فقط می‌توانم شاکر خداوند، کنگره و آقای مهندس باشم.

آقای مهندس از همان ابتدا فرمودند: گاوی که نان گدایی بخورد شخم نمی‌زند و ما باید خودکفا باشیم چراکه اگر چشم ما به کمک از بیرون و دیگران باشد باعث می‌شود خودمان تلاش نکنیم و کمک‌ها باید از خود اعضا کنگره ۶۰ باشد و در ادامه خیلی از افراد به کنگره ۶۰ راه پیدا کردند و به درمان و حال خوش رسیدند و با یاری همدیگر کنگره را گسترش دادند تا به اینجا رسیده است.
آیا من نیز که یکی از اعضا کنگره
۶۰ هستم نباید همان‌طور که دیگران کاشتند و من خوردم من هم بکارم تا دیگران بخورند؟ اگر من جزء آن دسته افرادی باشم که فقط بخواهم بگیرم و ناسپاس باشم باید منتظر از دست دادن این نعمت باشم اما اگر بابت این نعمتی که خداوند به ما عطا کرده شاکر و سپاس گذارم باشم و مثل باغبانی از این درخت نگهداری کنم و در حفظ آن کوشا باشم قطعاً افزایش نعمت را خواهم داشت.

نگارش و تایپ: کمک راهنما لژیون چهارم همسفر مریم

تعداد صفحات : 4

آمار سایت
  • کل مطالب : 48
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 42
  • بازدید کننده امروز : 40
  • باردید دیروز : 4
  • بازدید کننده دیروز : 5
  • گوگل امروز : 9
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 76
  • بازدید ماه : 721
  • بازدید سال : 1361
  • بازدید کلی : 118737
  • کدهای اختصاصی