وبلاگ نمایندگی نیک آباد

روز پنج‌شنبه مورخ 24/11/98 جلسه سوم از دور بیست و هشتم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی‌نمایندگی نیک‌آباد ویژه مسافران و همسفران با نگهبانی کمک راهنمای محترم حسن آقا رضوانی، استادی مسافر حسین و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه "وادی ششم و تاثیر آن روی من " رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

خدا را شاکرم که در این جایگاه قرار گرفتم.

دستور جلسه وادی ششم،افراد مصرف کننده افرادی زبل و پرریسک هستند و از قدرت هوش بالایی برخوردار هستند و همیشه دوست دارند مواد را تجربه کنند.

در مورد من حکم عقل بود و می‌خواستم مواد خود را ترک کنم ولی دکتری را می‌شناختم که مصرف کننده بود و من با خود می‌گفتم اگر مواد بد بود این پزشک مصرف نمی‌کرد. حکم عقل می‌گفت ترک کن و من هم راه‌های زیادی را امتحان کردم ولی موفق نبودم تا اینکه یکی از دوستان را دیدم که مشکل مواد خود را بر طرف کرده است و حال خوبی دارد.

حکم عقل به من گفت که راهی که او رفته است راه خوبی است و او حال خوبی دارد. نفس امر کننده اجازه نمی‌داد که من به کنگره بیایم تا این که روز موعود فرا رسید و آمدم ولی فکر می‌کردم که خیلی زود دارو بگیرم و بروم .

ولی بعد از دو جلسه فهمیدم که باید مدتی به کنگره بیایم. با خواست خودم و لطف خداوند و کمک و راهنمایی حسن آقا رضوانی که کمک راهنمای اول من بودند شروع کردم.

زمانی که در مسیر کنگره قرار گرفتم به حکم عقل بود. من آمدم که درمان شوم ولی نیروی نفس امر کننده در این راه بارها سراغ من آمد و من با کمک راهنمای خودم مشورت کردم و مشکل من حل شد.

ازکمک راهنمای خودم اقای احمدی که در حق من بسیار لطف کردند تشکر می‌کنم.

عکاس و تایپ: مسافر محسن-لژیون سوم

در باب دستور جلسه هفتگی؛ وادی ششم و تاثیر آن روی من

(حکم عقل را در قالب فرمانده کاملاً اجرا نماییم) سعی دارد به ما کمک کند تا کم‌کم و با کمترین ضرر و تخریب به مسیر عشق و تعالی انسان برگردیم. به امید آنکه هر چه بیشتر به‌فرمان عقل نزدیک‌تر شویم.

جلسات آقایان مسافر:

یکشنبه، سه شنبه ساعت 17:00 الی 20:00

جلسات خانواده (خانم‌های همسفر(

دوشنبه‌ها ساعت 16:00

لژیون ویلیام وایت(درمان سیگار(

پنج شنبه‌ها ساعت15:30

جلسات عمومی‌و جشن تولدها:

پنج شنبه‌ها، ساعت 17:00

آدرس مکان جدید:

نیک آباد - بلوار امام خمینی (جنب اداره راه و شهر سازی(

کنگره 60 نمایندگی نیک آباد

تلفن: 03146624120

جلسات مسافران خانم

روزهای شنبه و دوشنبه ساعت 15:00

و چهارشنبه صبح

آدرس:اصفهان، ارغوانیه، ارغوان ۱۳، کوچه اسلامی، داخل کوچه، کنگره ۶۰

سلام دوستان لیلا هستم همسفر:

حکم عقل را در قالب فرمانده، کاملا اجرا نماییم.

وادی ششم از فرماندهی و فرمانروایی حاکمی‌بزرگ به نام عقل صحبت می‌کند. عقل از کلمه عقال می‌آید و عقل هم یک کلمه عربی است، به بندهایی که از بینی شتر رد می‌شود که شتر را کنترل کنند عقال گفته می‌شود. عقل یکی از اجزاء صور پنهان است. عقل مانند نوری می‌ماند که به کل هستی می‌تابد و این بستگی به خود ما دارد که به چه میزان از این نور را دریافت کنیم؛ اگر در راه مستقیم قدم برداریم و به طرف ارزش‌ها حرکت کنیم مطمئنا نور بیشتری دریافت خواهیم کرد و هر چه قدر به طرف ضد ارزش‌ها حرکت کنیم و از راه مستقیم به دور باشیم، از نور(عقل) هیچ بهره‌‌‌ای نخواهیم برد و در تاریکی مطلق گرفتار می‌شویم. اولین نیرویی که قوه عقل را به کار می‌گیرد حس است. اگر حس تزکیه و پالایش شود به حس سالم می‌رسیم و با حس سالم، عقل سالم به وجود می‌آید و با عقل سالم به فرمان عقل نزدیک می‌شویم و به «شو شود» می‌رسیم؛ یعنی عقل می‌گوید این کار را انجام بده و انجام می‌دهیم. عقل به سان یک فرمانروای عادل و بزرگ است به عبارتی دیگر عقل فر ایزدی دارد که با اجرای فرامینش به صلح، آرامش، هدف و تکامل می‌رسیم.

یکی دیگر از اجزا صور پنهان نفس است، نفس در مقابل عقل قرار دارد. نفس؛ یعنی آنچه تعیین موجودیت می‌کند در ظاهر و باطن. نفس خواسته‌های زیادی دارد که اکثر خواسته‌هایش نامعقول هستند و همیشه سعی می‌کند که به خواسته‌های خود برسد. با اینکه نفس منشأ حرکت و تحرک است ولی تا زمانی که عقل فرمان ندهد هیچ کدام از خواسته‌های نفس اجرا نمی‌شود. عقل همه چیز را نمی‌داند ولی آنقدر دانا است که تا به درستی یا نادرستی مسئله‌‌‌ای اطمینان پیدا نکند، حکمی صادر نکند. عقل با آموزش، تجربه و تفکر، دانایی خود را افزایش می‌دهد و با اطمینان کامل فرمانش را صادر می‌نماید اما باید این را بدانیم که نفس برای رسیدن به خواسته‌های نامعقولش تلاش می‌کنند. منیت، ترس و ناامیدی قضاوت عقل را به اشتباه می‌اندازد و ادراک عقل را مختل سازد. برای اینکه عقل به اشتباه نیفتد باید نفسمان را تربیت کنیم و برای تربیت نفس نیاز به آموزش و افزایش دانایی داریم. کنگره به ما یاد می‌دهد که چگونه نفس خود را تربیت کنیم چگونه با دانش و اگاهی در مسیر کنگره و درمان قدم برداریم و مواد مصرفی خود را کاهش دهیم. ما باید نفسمان را تربیت کنیم نه اینکه با نفس به مبارزه بپردازیم و برای تربیت نفس ابتدا باید خودمان را بشناسیم. کنگره به من یاد می‌دهد که به راهنمای درونی خودم یعنی عقل گوش دهم و حکم عقلم را در قالب یک فرمانده بزرگ به اجرا درآورم. برای رسیدن به فرمان عقل لازم نیست از فرمان‌های بزرگ شروع کنم، همین که برای یک مسواک زدن صدها بهانه می‌آورم اگر به فرمان عقل نزدیک شوم، مسواک زدن برایم امری ساده و خوشایند می‌شود. فرمان عقل یعنی اینکه اگر الان باید ظرف‌ها را بشویم باید همین الان این کار را بکنم نگویم وقت هست بعدا این کار را می‌کنم حالا یکم استراحت کنم و یا اینکه باید صبح زود از خواب بیدار شوم ولی بگویم پنج دقیقه دیگر بیدار می‌شوم و همین پنج دقیقه پنج دقیقه دیگر باعث می‌شود دیر بیدار شویم و از خیلی کار‌ها عقب بیفتیم. فرمان عقل قضاوت نکنم، در کار دیگران دخالت نکنم، پس انداز و قناعت کنم. اگر به موقع در کنگره حاضر شوم با نوشتن سی دی و آمادگی لازم سر لژیون بنشینم یعنی حکم عقل را به عنوان یک فرمانده لایق پذیرفته ام. اگر برای خودمان سفر کنیم هر مشکلی هم که پیش آید هر سنگی هم جلوی پای ما بیفتد باز هم به حرکت خود ادامه می‌دهیم به صدای عقلمان گوش می‌دهیم و هیچ توجهی به نفس اماره نمی‌کنیم که پول، مادیات، کار و ..باعث دور شدنمان از کنگره و صراط مستقیم شود. اگر می‌خواهیم به آرامش و حال خوش برسیم و فرمانروای جسم خودمان باشیم تسلیم فرمان راهنمای درونی مان، عقل باشیم.

اما تاثیر این وادی بر روی من

آنقدر فرماندهی وجودم را به دست نفس داده بودم که فراموش کرده بودم عقلی هم وجود دارد. فقط نفس و خواسته‌هایش را می‌دیدم. اینکه مسافرم مصرف کننده نباشد، بهترین زندگی و امکانات را داشته باشم، هر موقع و هر کجایی که من بخواهم باید بروم، حرف حرف من باشد مهم تر از همه اینکه اگر آسایش ندارم اگر راحتی ندارم و اگر هر مشکلی دارم دلیلش فقط و فقط اعتیاد مسافرم است ولی به این توجه نکردم که فقط خواسته داشتم آن هم خواسته‌های نامعقول که توقع داشتم مسافرم و دیگران برآورده کنند. اما الان متوجه شدم اگر به عقلم هم رجوع کرده بودم، اگر مسافرم را قضاوت نمی‌کردم، دخالت در کارهایش نمی‌کردم زندگی بهتری داشتم. الان متوجه می‌شوم که با عقب انداختن کارهای هر چند کوچک و ناچیز مقدمه‌‌‌ای می‌شود برای به وجود آمدن مشکلات در آینده. وادی ششم به من یاد داد عقل را به عنوان یک فرمانده بپذیریم با بالا بردن آگاهی و دانش در هر زمینه و مسئله ای حرکت کنم، نفس و حقه‌هایش را بشناسم تا زندگی بهتری را برای خودم و خانواده ام رقم بزنم.

سلام دوستان لیلا هستم همسفر:

حکم عقل را در قالب فرمانده، کاملا اجرا نماییم.

وادی ششم از فرماندهی و فرمانروایی حاکمی‌بزرگ به نام عقل صحبت می‌کند. عقل از کلمه عقال می‌آید و عقل هم یک کلمه عربی است، به بندهایی که از بینی شتر رد می‌شود که شتر را کنترل کنند عقال گفته می‌شود. عقل یکی از اجزاء صور پنهان است. عقل مانند نوری می‌ماند که به کل هستی می‌تابد و این بستگی به خود ما دارد که به چه میزان از این نور را دریافت کنیم؛ اگر در راه مستقیم قدم برداریم و به طرف ارزش‌ها حرکت کنیم مطمئنا نور بیشتری دریافت خواهیم کرد و هر چه قدر به طرف ضد ارزش‌ها حرکت کنیم و از راه مستقیم به دور باشیم، از نور(عقل) هیچ بهره‌‌‌ای نخواهیم برد و در تاریکی مطلق گرفتار می‌شویم. اولین نیرویی که قوه عقل را به کار می‌گیرد حس است. اگر حس تزکیه و پالایش شود به حس سالم می‌رسیم و با حس سالم، عقل سالم به وجود می‌آید و با عقل سالم به فرمان عقل نزدیک می‌شویم و به «شو شود» می‌رسیم؛ یعنی عقل می‌گوید این کار را انجام بده و انجام می‌دهیم. عقل به سان یک فرمانروای عادل و بزرگ است به عبارتی دیگر عقل فر ایزدی دارد که با اجرای فرامینش به صلح، آرامش، هدف و تکامل می‌رسیم.

یکی دیگر از اجزا صور پنهان نفس است، نفس در مقابل عقل قرار دارد. نفس؛ یعنی آنچه تعیین موجودیت می‌کند در ظاهر و باطن. نفس خواسته‌های زیادی دارد که اکثر خواسته‌هایش نامعقول هستند و همیشه سعی می‌کند که به خواسته‌های خود برسد. با اینکه نفس منشأ حرکت و تحرک است ولی تا زمانی که عقل فرمان ندهد هیچ کدام از خواسته‌های نفس اجرا نمی‌شود. عقل همه چیز را نمی‌داند ولی آنقدر دانا است که تا به درستی یا نادرستی مسئله‌‌‌ای اطمینان پیدا نکند، حکمی صادر نکند. عقل با آموزش، تجربه و تفکر، دانایی خود را افزایش می‌دهد و با اطمینان کامل فرمانش را صادر می‌نماید اما باید این را بدانیم که نفس برای رسیدن به خواسته‌های نامعقولش تلاش می‌کنند. منیت، ترس و ناامیدی قضاوت عقل را به اشتباه می‌اندازد و ادراک عقل را مختل سازد. برای اینکه عقل به اشتباه نیفتد باید نفسمان را تربیت کنیم و برای تربیت نفس نیاز به آموزش و افزایش دانایی داریم. کنگره به ما یاد می‌دهد که چگونه نفس خود را تربیت کنیم چگونه با دانش و اگاهی در مسیر کنگره و درمان قدم برداریم و مواد مصرفی خود را کاهش دهیم. ما باید نفسمان را تربیت کنیم نه اینکه با نفس به مبارزه بپردازیم و برای تربیت نفس ابتدا باید خودمان را بشناسیم. کنگره به من یاد می‌دهد که به راهنمای درونی خودم یعنی عقل گوش دهم و حکم عقلم را در قالب یک فرمانده بزرگ به اجرا درآورم. برای رسیدن به فرمان عقل لازم نیست از فرمان‌های بزرگ شروع کنم، همین که برای یک مسواک زدن صدها بهانه می‌آورم اگر به فرمان عقل نزدیک شوم، مسواک زدن برایم امری ساده و خوشایند می‌شود. فرمان عقل یعنی اینکه اگر الان باید ظرف‌ها را بشویم باید همین الان این کار را بکنم نگویم وقت هست بعدا این کار را می‌کنم حالا یکم استراحت کنم و یا اینکه باید صبح زود از خواب بیدار شوم ولی بگویم پنج دقیقه دیگر بیدار می‌شوم و همین پنج دقیقه پنج دقیقه دیگر باعث می‌شود دیر بیدار شویم و از خیلی کار‌ها عقب بیفتیم. فرمان عقل قضاوت نکنم، در کار دیگران دخالت نکنم، پس انداز و قناعت کنم. اگر به موقع در کنگره حاضر شوم با نوشتن سی دی و آمادگی لازم سر لژیون بنشینم یعنی حکم عقل را به عنوان یک فرمانده لایق پذیرفته ام. اگر برای خودمان سفر کنیم هر مشکلی هم که پیش آید هر سنگی هم جلوی پای ما بیفتد باز هم به حرکت خود ادامه می‌دهیم به صدای عقلمان گوش می‌دهیم و هیچ توجهی به نفس اماره نمی‌کنیم که پول، مادیات، کار و ..باعث دور شدنمان از کنگره و صراط مستقیم شود. اگر می‌خواهیم به آرامش و حال خوش برسیم و فرمانروای جسم خودمان باشیم تسلیم فرمان راهنمای درونی مان، عقل باشیم.

اما تاثیر این وادی بر روی من

آنقدر فرماندهی وجودم را به دست نفس داده بودم که فراموش کرده بودم عقلی هم وجود دارد. فقط نفس و خواسته‌هایش را می‌دیدم. اینکه مسافرم مصرف کننده نباشد، بهترین زندگی و امکانات را داشته باشم، هر موقع و هر کجایی که من بخواهم باید بروم، حرف حرف من باشد مهم تر از همه اینکه اگر آسایش ندارم اگر راحتی ندارم و اگر هر مشکلی دارم دلیلش فقط و فقط اعتیاد مسافرم است ولی به این توجه نکردم که فقط خواسته داشتم آن هم خواسته‌های نامعقول که توقع داشتم مسافرم و دیگران برآورده کنند. اما الان متوجه شدم اگر به عقلم هم رجوع کرده بودم، اگر مسافرم را قضاوت نمی‌کردم، دخالت در کارهایش نمی‌کردم زندگی بهتری داشتم. الان متوجه می‌شوم که با عقب انداختن کارهای هر چند کوچک و ناچیز مقدمه‌‌‌ای می‌شود برای به وجود آمدن مشکلات در آینده. وادی ششم به من یاد داد عقل را به عنوان یک فرمانده بپذیریم با بالا بردن آگاهی و دانش در هر زمینه و مسئله ای حرکت کنم، نفس و حقه‌هایش را بشناسم تا زندگی بهتری را برای خودم و خانواده ام رقم بزنم.

• تعداد مطالب:
• تعداد نویسندگان:
• آخرین بروز رسانی:
• بازدید امروز:
• بازدید دیروز:
• بازدید این ماه:
• بازدید ماه قبل:
• بازدید کل:
• آخرین بازدید:

روز پنج‌شنبه مورخ 17/11/98 جلسه دوم از دور بیست و هشتم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی نمایندگی نیک‌آباد ویژه مسافران و همسفران با نگهبانی کمک راهنمای محترم حسن آقا رضوانی، استادی مسافر داوود و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه " OT رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود.

خلاسه سخنان استاد: خدا را شاکرم که در این جایگاه قرار گرفتم.

دستور جلسه OT: چه شد که این ماده وارد کنگره شد؟ آقای مهندس در سال 75تصمیم به ترک مواد گرفتند. در ماه رمضان به مواد خود سر وسامان دادند و با این روش به درمان رسیدند.خود ایشان هم باور نداشتند که این کار امکان پذیر باشد.

من خودم طی هفت الی هشت سال برای ترک روش‌های مختلفی را تجربه کردم و به چند NGO هم رفتم، ولی نتوانستم به در مان برسم. اتفاقات بدی برای معتادین رخ می‌داد، چون روش ترک را نمی‌دانستند. آقای مهندس راه درمان را کشف کردند و بدلیل عشق به مصرف کننده‌هایی که خواهان رهایی بودند، آن را گسترش دادند هر چند در ابتدا این کار خیلی سخت بود.

آقای مهندس بعد از مدتی شربت تریاک را درست کردند ولی در ابتدا مشکلات زیادی وجود داشت چرا که زمانی که گفتند می‌خواهم این ماده را در اختیار مصرف کننده‌های مواد مخدر قرار دهم، بامخالفت‌های زیادی روبرو شد، چون این ماده هم می‌تواند در شخص تخریب ایجاد کند و هم او را به درمان برساند.

ساختار OT در کنگره موضوع بعدی است که در راس آن خود آقای مهندس قرار دارند و توسط نگهبان OT آقای لطفی، قوانین آن به ما منتفل می‌شود.در هر45 روز هم یک جلسه برگزار می‌گردد.

کسی که در کلینیک مبصر است حکم مرزبان شعبه را در کلینیک دارد. ما قبلا مشکلات زیادی با دکتر کلینیک‌ها داشتیم ولی به مرور زمان کمتر شد. درمان با روش DST با دیگر روش‌ها خیلی فرق می‌کند. یک مصرف کننده بعد از ورود به کنگره با نظم آشنا می‌شود. باید تمام قوانین را اجرا کند و باید بداند که تحت هیچ شرایطی دارو به شخص دیگری غیر از مسافر تحویل داده نمی‌شود.

تمام افراد بعد از احترام به شربت و قوانین مربوطه است که نتیجه می‌گیرند و به تعادل می‌رسند و ذره ذره تغییرات در آن‌ها ایجاد می‌شود. باید قدر این دارو را دانست و تشکر کرد. در دنیا حدود چهارصد میلیون نفر معتاد وجود دارد ولی ترک با این روش عالی و این بستر فقط در ایران وجود دارد.

در پایان از ایجنت محترم آقاعلیرضا و بزرگان شعبه نیک آباد که اجازه دادند من در این شعبه خدمت کنم، تشکر می‌نمایم.

تایپ: مسافر محسن

تهیه و تنظیم: نمایندگی نیک آباد

• تعداد مطالب:
• تعداد نویسندگان:
• آخرین بروز رسانی:
• بازدید امروز:
• بازدید دیروز:
• بازدید این ماه:
• بازدید ماه قبل:
• بازدید کل:
• آخرین بازدید:

روز یکشنبه مورخ98/11/13 جلسه دوازدهم از دوره بیستم، سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی نیک‌آباد با دستور جلسه " OT " با نگهبانی مسافر یدالله استادی مسافر رسول و دبیری مسافر محمد رأس ساعت 17:00 آغاز بکار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

تشکر از دبیر جلسه بخاطر گزارش کامل و جامعی که ارائه نمودند. در ابتدا شاکر خداوندم که فرصتی در اختیار من قرار داد تا بتوانم خدمت کنم و تبریک عرض می‌کنم هفته OT را خدمت آقای مهندس دژاکام و کلیه خدمتگزاران بخش OT خصوصا عزیزانی که در قسمت OT شعبه نیک آباد خدمت می‌نمایند.

OT یا شربت تریاک، تشکیل شده از تریاک خالص، آب مقطر و الکل، باید بدانیم که OT به این راحتی که مصرف می‌کنیم در اختیار ما قرار نگرفته و خیلی زحمت کشیده شده است تا ما به این شربت شفابخش، دسترسی داشته باشیم، لذا باید قدردان آقای مهندس و عزیزان خدمتگزار کنگره باشیم.

آقای مهندس می‌گویند: زمانی که من خودم خواستم مواد را ترک کنم، خیلی‌ها اصلاً به ترک مواد اعتقادی نداشتند، فقط اطلاعات مختصری در خصوص جسم و سیستم ایکس داشتیم و لذا فکر نمی‌کردیم که یک روزی درمان شویم. روش DST به اضافه OT نه تنها خیلی در ترک موثر می‌باشد بلکه بالاتر از ترک شخص را به درمان و تعادل کامل می‌رساند.

آقای مهندس در سال 75 بصورت خیلی تصادفی و چون می‌خواستند روزه بگیرند، روش DST را کشف نمودند و آن را گسترش دادند. ابتدا درمان بصورت تریاک دودی و خوراکی بود که مشکلات زیادی داشت. ولی در سال 90 داروی OT در دسترس کنگره قرار گرفت و به تعدادی از رهجوها بصورت پایلوت، داده شد تا مصرف کنند، با وجود کارشکنی‌هایی که از طرف بعضی ارگان‌ها و نهادهای غیر دولتی صورت گرفت، ولی این تست، جواب داد و خیلی زود در شعبه‌های کنگره، گسترش پیدا کرد.

تریاک در زمان قدیم توسط پزشکان در درمان بیماری‌ها و برای عمل‌های جراحی، مورد استفاده قرار می‌گرفت ولی در اثر سوء استفاده از این ماده، جامعه گرفتار معضل اعتیاد شد. همانطور که گفتم، قبل از OT تریاک (OPIUM) بود که باید بصورت خوراکی مصرف می‌شد و مشکلات بسیاری از قبیل رفتن به در خانه ساقی، عدم امکان استفاده بموقع، طبق دستور راهنما و... بود. ولی OT نه تنها هیچکدام از این مشکلات را ندارد، بلکه در کنار درمان اعتیاد، بیماری‌های احتمالی دیگر هم، در کنار آن بهبود پیدا می‌کند.

در پایان یکبار دیگر هفته OT را خدمت جامعه کنگره 60، بویژه خدمتگزاران بخش OT و خصوصا عزیزانی که در نمایندگی نیک آباد در قسمت OT خدمت می‌کنند تبریک عرض می‌کنم.

تهیه و تنظیم: نمایندگی نیک آباد

بنام خالق هستی

برداشتی از سی دی چراغ

به قلم کمک راهنمای محترم حسن رضوانی

ابتدای سی دی آقای مهندس مثلثی را نام برده است هدف قدرت بدنی و وسیله ابتدا باید بدانیم که سالم رسیدن به هدف بسیار حائز اهمیت است در هستی هر کسی باید نت خودش را درست بخواند تا هماهنگی بین اعضا بوجود بیاید یعنی در کنگره هر کسی یک مسولیتی دارد که فقط به عهده خودش هست مانند ایجنت، مرزبان، راهنما ،نگهبان ،دبیر و ...... در نهایت فضولی در کار دیگران نکنیم که باعث سلب آسایش بشود مثل گروه موسیقی که اگر هماهنگ نباشند و بخواهند هر کدام اهنگ دلخواه خودشان را بنوازند اهنگ خوبی نخواهد شد

هر کسی باید در حوزه مسؤولیت خودش فعالیت کنند. افراد کنگره باید هدف کنگره ۶۰ را اجرائی کنند و آن هدف صحبت‌های آقای مهندس و کمک راهنما می‌باشد و این موضوع در امور دیگر هم صادق و جاری است.

زمان مناسب، مکان مناسب، کلام مناسب این مثلثی است در مورد خواسته‌ها یمان از خداوند و یا سایر انسانها بایستی رعایت کنیم. کسی که خواسته دارد نباید با کوچکترین موضوع حل نشده از مسیر منصرف شود یا در حرکت خود به جهت درمان اعتیاد یا مسائل دیگر نباید نیروی بازدارنده‌‌‌ای ما را از مسیر منحرف کند. ما باید کارمان را به موقع انجام دهیم تا مشکل بزرگتر نشود.

هر انسانی از بدو تولد در دست چپ چراغ و در دست دیگر کلید دارد که توسط کلید قفلها را باز می کند . چراغ یعنی جهانبینی و کلید حکم عقل است که باید حکم عقل را اجرای کنیم. این بدان معناست که در جهانبینی کار بردی به دو صورت می‌توانیم از چراغ استفاده کنیم، منفی یا مثبت. مانند استفاده از موبایل یا کسی که تحت آموزش کنگره قرار می‌گیرد ولی هنوز سیگار می‌کشد هنوز در امور زندگی مشکلات سوء مدیریت دارد یا کسی که هنوز پر خوری می‌کند و یا بعد از ۲ سال هنوز درمان نشده است و یا درونش پر از کینه ، نفرت ،حسادت و موارد دیگری می‌باشد.

چراغ روشنی بخش است برای اینکه خوب را از بد تشخیص بدهیم و بتوانیم مشکلات را رفع کنیم .به اندازه‌‌‌ای که در کنگره هستیم باید تغییر کنیم کسی ۲ ماه است که در کنگره است باید به اندازه ۲ ماه تغییر کرده باشد وگرنه از نور استفاده نکرده است

هزار چراغ دارد و به بی راهه می‌رود

بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش

کسی که می‌خواهد از دو دستش استفاده کند باید در تمام ابعاد تزکیه شود یعنی تک شاخه‌‌‌ای امکان پذیر نیست برای تزکیه باید آزمایش شویم آزمایش همان امتحانی هست که معلم از دانش آموز می‌گیرد و قصد معلم قبول شدن دانش آموز است نه اینکه قصد اذیت کردن را داشته باشد برای مثال راهنما ۳ روز سقوط آزاد به رهجو می‌دهد اگر اجرا کرد قبول شده است، یا ممکن است کسی در کنگره حرفی به من بزند که باب میل من نباشد اگر حالم بد نشود قبول شده ام و یا می‌توانم سر کسی را کلاه بگذارم اگر این کار را نکردم توانسته ام بخوبی از چراغ کنگره ۶۰ استفاده کنم و نمره قبولی کسب کنم، کسانی که در امتحان نمره قبولی گرفته اند کسانی هستند که نسبت به خواسته خودشان مقاومت کردند و کسانی می‌توانند در جایگاه بالاتر قرار بگیرند که در امتحان قبلی قبول شده باشند . جایگاه را به کسی می‌دهند که کس باشه .

در هر جایگاهی هم چراغ وجود دارد هم نیروی منفی و مشکلات . در جهان کسی وجود ندارد که مشکل نداشته باشد مشکل برای حل کردن و به تکامل رسیدن است. هر چه زودتر به تکامل برسیم سختی کمتری را متحمل خواهیم شد.

ماندن در مشکل سخت تر از حل مشکل است و حرکت و حل مشکل بدون چراغ و حکم عقل امکان پذیر نیست.

از مسائل کوچک شروع کنیم و زمان را هم در نظر بگیریم تکرار منظم موضوع و پارامتر زمان راه گشا خواهد بود.

تا وقتی دیگر خدا نگهدار شما عزیزان