در باب دستور جلسه هفتگی؛ وادی نهم و تأثیر آن روی من
وقتی نیرویی از کم آغاز میشود و کم کم به درجه بالا و بالاتری میرسد نقطه تحمل پیدا میشود.
در اول این وادی آمده است که خداوند انسان را برسر دو راهی قرار داده ۱-فجور۲- تقوی
ولی برای ادامه راه دو راهنمای جلوی راهش قرار میدهد ۱-پیامبر درونی یا عقل و وجدان ۲- پیامبر بیرونی یا همان پیامبران الهی.
این پیام آوران بیرونی فرمانها و دستورات قدرت مطلق را برای ما آوردند. این فرمانها میگویند دروغ نگو، غیبت نکن، نزول نگیر، نزول نخور و ...
ما برای پرهیز از ضدارزشها بایستی نقطه تحمل خودمان را بالا ببریم و انجام این مهم به صورت تک شاخهای و یا تکموردی امکان پذیر نمیباشد. یعنی امکان ندارد ما دروغ را کم کنیم ولی همچنان کمفروشی کنیم.
هر چیزی در هستی دارای یک نقطه تحمل است مثلاً اگر یک ظرف شیشهای را زیر فشاری بیش از تحملش قرار دهیم قطعا خواهد شکست.
گفتیم که هر چیزی در هستی دارای یک نقطه تحمل است اگر از نقطه تحملش عبور کنیم به آستانه آشوب نزدیک میشود.
انسانها دارای دو رو هستند ۱-روی بد یا حیوانی ۲- روی مهربانی یا فرشتهخویی؛
این ما هستیم که با رفتار و کردارمان باعث میشویم انسانها روی حیوانی یا فرشته را به ما نشان دهند. ما مسبب رفتار دیگران هستیم و خودمان باعث می شویم به ما احترام بگذارند یا سرمان داد بزنند و بی احترامیکنند.
نقطه تحمل در انسانها کسب کردنی است و در اثر استمرار و تکرار در طول زمان میتوان آنرا تغییر داد یا در جهت مثبت یا در جهت منفی.
برای بالا بردن نقطه تحمل در جهت منفی به تفکر و آموزش و تجربه نیاز نداریم مثل مصرف مواد مخدر ولی برای بالا بردن نقطه تحمل در جهت مثبت به آموزش، تفکر، تجربه نیازمندیم مثل آموزش موسیقی.
در صورتی ما میتوانیم ضدارزشها را کاهش دهیم که دانایی ما بالا رفته باشد. در هر جایگاهی هستیم میتوانیم خودمان را تغییر دهیم. تغییر خود زندگی است تغییر نیاز زندگی است.
برای بالا بردن نقطه تحمل باید خودمان را بشناسیم و کم کم نقطه تحملمان را بالا ببریم همانطور که ضدارزشها کم کم به سراغ ما آمدند ما هم باید شاخه شاخه و یکی یکی از ضدارزشها دوری کنیم و فاصله بگیریم.
خدایا دادهات نعمت است، ندادهات حکمت است و گرفتهات امتحان است.
پس به داده و نداده و گرفتهات شکر شکر شکر.
سلام دوستان نجمه هستم همسفر؛
تحمل کردن یعنی تاب آوردن، طاقت چیزی را داشتن، از سوی دیگر در کنار تحمل از کلمه نقطه استفاده شده یعنی کوچک ترین تغییر میتواند نقطه مذکور را جا به جا کند و همه چیز دچار دگر گونی میشود. نقطه تحمل در انسان و موجودات زنده قابل تغییر است. اگر من همسفر این وادی را اجرا کنم هیچ وقت از حرف دیگران ناراحت نمیشوم و همیشه آرامش دارم، این وادی برای کسانی است که به خودشان توجه میکنند و خواستار تغییر هستند. اولین قدم اینکه بخواهند تغییر کنند، نقطه تحمل انسان رابطه مستقیمیبا دانایی انسان دارد و اگر این را بدانیم نقطه تحملمان بالا میرود. من همسفر دانایی را در کنگره دارم آموزش میبینم که در مقابل مشکلات به راحتی بهم نریزم. همه چیز درون ما بالقوه است ما باید حرکت کنیم با حرکت خودمان به فعل تبدیلشان کنیم برای رسیدن به هر چیزی باید پارامتر زمان و تکرار را در نظر گرفت، برای تفکر کردن و رها شدن از افکار نیز باید تدریجی حرکت کرد من در طول زندگی در کنار فرد مصرف کننده تخریبهایی درونم به وجود آمد. تحمل شنیدن صدای بچه خود را نداشتم و او را تنبیه میکردم و کارهای دیگری که بسیار جزئی بودند تحملشان را نداشتم با آموزش گرفتن و آشنایی با این وادی تا حدودی توانستم نقطه تحمل خود را بالا ببرم و در برابر سختیها و مشکلات تاب توان خود را بالا ببرم البته با دانایی و آگاهی و تفکر و به صورت تدریجی این را ادامه خواهم داد تا به آرامش برسم.
سلام دوستان فاطمه هستم همسفر؛
وقتی نیرو ازکم شروع شود و به درجهی بالاتر برسدنقطهی تحمل را پیدا میکنیم من درجهت مثبت و هم منفی میتوانم نقطهی تحمل خود را تغییردهم. دروغ گفتن، دزدی کردن و غیره اینها همه ضدارزش هستند. اگر تحمل این کارها را داشته باشم فقط میتوانم از آن لذت ببرم بالا بردن تحمل درجهت مثبت همراه با سختی و دشواری است من برای اینکه نقطهی تحمل خود را در شرایط زندگی خودم بالا ببرم باید آگاهی و دانایی خودم را افزایش دهم باید تفکر کنم و آموزش بگیرم. کنگره۶۰ نقطهی تحمل من را بالا برد با آموزشهای که به من داده توانستم در زندگی در کنار مسافر خود با تمام مشکلاتی که دارم کنار بیایم و او را تحمل کنم سختیها و آسانیها هم به واسطهی آموزشها و تفکر در ورود به مباحث کنگره ۶۰ حل میشود.
سلام دوستان مهین هستم همسفر؛
دروادی نهم به ما میگوید که ما در هر کاری ابتدا باید نقطهی تحمل مان را بالا ببریم که این نقطهی تحمل ذره ذره با پشت سر گذاشتن مشکلات بالا میرود و به ما میگوید که در بالا بردن نقطهی تحمل در مسائل منفی ما نه به آموزش و نه کلاسی احتیاج داریم و نه به تفکر، اما ما در کارهای مثبت هم به تفکر و هم به آموختن و آموزش گرفتن احتیاج داریم و این آموزشهای کنگره شاید تاحدی نقطهی تحمل مان را بالا ببرد و باید استوار و محکم بایستیم و با مشکلاتمان بجنگیم، باید به خویشتن و همان نفس مان توجه داشته باشیم و این فقط در حد شعار دادن نباشد بلکه این حرفها را به عمل دربیاوریم.
پس آن کنیدکه فرمان است یعنی چه؟
یعنی از دستورات الهی پیروی کردن، دروغ نگفتن، تهمت نزدن، از کارهای ضد ارزشی دست برداشتن و ... در راه حق تعالی قدم برداشتن که بس رازهای نهفتهای که در این راه وجود دارد.